زهرا محمدی؛ مجید گلپرور؛ بهناز اژدری
دوره 4، شماره 4 ، دی 1402، ، صفحه 27-55
چکیده
آگاهی سیاسی، مهارتی قابل یادگیری و توسعهپذیر است و از موضوع (زیست اجتماعی بشر)، هدف (دانایی و توانایی در تصمیم گیری امور جمعی) و غایت (یافتن یا ساختن راه های سعادت بشر در اجتماع) علم سیاست جدا نیست. ...
بیشتر
آگاهی سیاسی، مهارتی قابل یادگیری و توسعهپذیر است و از موضوع (زیست اجتماعی بشر)، هدف (دانایی و توانایی در تصمیم گیری امور جمعی) و غایت (یافتن یا ساختن راه های سعادت بشر در اجتماع) علم سیاست جدا نیست. از این رو، آگاهی بخشی سیاسی نه یک محصول جانبی، بلکه از کارویژه های اصلی علوم سیاسی محسوب می شود. مقاله حاضر نیز با توجه به اهمیت آگاهی سیاسی شهروندان به مثابه یک سرمایه ملی پایدار با هدف ترسیم الگوی نقش آفرینی علوم سیاسی در آگاهی بخشی سیاسی همگانی با بهرهگیری از نظریه دادهبنیاد صورت پذیرفته است. برای این منظور، 18 مصاحبه نیمهساختاریافته تخصصی با اساتید علوم سیاسی صاحب نظر در حوزه آگاهی سیاسی انجام شد که تحلیل متن آنها در فرآیند کدگذاری باز به ظهور 426 کد اولیه معطوف به 136 مفهوم انتزاعی در قالب 25 مقوله منجر شد. این مقوله ها به پیروی از الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین در شش طبقه شامل پدیده محوری (آگاهی بخشی سیاسی) و شرایط علی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخلهگر، راهبردها و پیامدهای آگاهیبخشی سیاسی به واسطه علوم سیاسی به یکدیگر مرتبط شدند. وفق یافته های مقاله، شرایط علی شامل منابع انسانی علوم سیاسی، ماهیت علم سیاست، گستره کنش، گروههای علوم سیاسی، کانالهای ارتباطی، کارویژه های حرفه ای و عوامل روانشناختی بیشترین تأثیر را بر راهبردهای ارتقای نقشآفرینی علوم سیاسی در آگاهیبخشی سیاسی همگانی میگذارند. این راهبردها در درجه دوم از مؤلفههای دارای منشأ بیرونی اعم از جامعه و دولت و زیرمجموعههای آنها که در زمره عوامل زمینهای و مداخلهگر طبقهبندی میشوند، تأثیر میپذیرند.